حد خودفریبی


چیزی نزدیک به یک ماه تا انتخابات ریاست‌جمهوری دهم باقی نمانده است! و هنوز آنچنان فضای سیاسی سرد است که امید تغییر را کم‌رنگ می‌کند. چه می‌خواهیم بکنیم؟ این سوال را، کم از خودمان می‌پرسیم!
می‌ترسم احمدی‌نژاد 8 ساله شود. در واقع برای خودم نگرانم که حداقل تا 4 سال آینده و (که می‌داند؟) شاید بیشتر، در این کشور باید زندگی کنم! برای ایران که دیگر نمی‌شود نگران بود! برای نظام و احمدی‌نژاد که فرقی نمی‌کند وضع مملکت چه بشود! این بارها ثابت شده است! دیگر تنها باید به فکر خودمان باشیم! چه بر سرمان می‌آید و ما می‌خواهیم چه کنیم!!
اگر احمدی‌نژاد دوباره رئیس‌جمهور شود، فقط سه تحلیل وجود خواهد داشت! یکی از یکی فاجعه‌تر! (هرچند پیش‌بینی در ایران مفهوم ندارد!) یکی اینکه او را رئیس‌جمهور می‌کنند! که امیدواریم هیچ کس چنین هزینه‌ای به ضرر همه چیز نکند! اما جدا از این حالت، یا او رای می‌آورد، یا در اثر مشارکت پایین رئیس‌جمهور می‌شود.
اگر رای بیاورد، باید نتیجه بگیریم که یا ما احمقیم! یا خودمان را به حماقت می‌زنیم! یا اخباری که به ما می‌رسد باعث رفتار احماقانه‌ی ما می‌شود!!
اما اگر در اثر مشارکت پایین رای بیاورد، آن وقت باید متوجه حد خودفریبی بشیم!
چرا من با وجود اینکه وضع کشور را می‌بینم و مسبب آن را می‌شناسم و هر روز یا به او می‌خندم یا به وضع خودم آه می‌کشم، باز هم تلاش نکنم تا او دوباره به قدرت برنگردد؟!
تا چه حد می‌توانم خودم را فریب بدهم؟ بگویم به من چه! یا که چه بشود! یا کس دیگری نیست! یا اینها مقدر است! یا رای به نظام است! یا هزار و یک دلیل دیگر یکی از یکی عجیب‌تر!!
اگر من از وضع موجود ناراضی هستم آیا فکری هم برای تغییر می‌کنم؟ لازم نیست کار بزرگ و پرخطری انجام دهم! کافیست خودم و چند نفر دیگر را پای صندوق ببرم و به بهترین گزینه‌ "در شرایط موجود" رای بدهم تا حداقل از سقوط وضع کشور و به دنبال آن وضع زندگی خودم، جلوگیری کنم! آیا این کار بزرگی است؟ یا هزینه‌ی زیادی است؟
اما من می‌توانم کار راحت‌تری بکنم! می‌توانم فکر کنم من از این کشور و حکومت جدا هستم و هر چه می‌شود به من ربطی ندارد! در نتیجه در خانه بنشینم و منتظر شود تا آنقدر وضع زندگی‌ام خراب شود که...!
خودفریبی حد ندارد!

::samic::

نوشته شده در اردیبهشت 88

مطالب گذشته