هلاکویی چندتا زن داره؟


به نظر من دکتر هلاکویی جزو بهترین روان‌شناسانی هست که ما در جامعه‌ی ایرانی داریم. نظام عقلی-منطقی یک‌پارچه و به آسانی در دسترس بودن اون، هلاکویی رو به یه مرجع راحت و سریع تبدیل کرده.
من وقتی چیزی رو خوب و مفید می‌دونم، حتما اون رو به دوستان و اطرافیانم پیشنهاد می‌کنم تا اونها هم ازش استفاده و فایده ببرن و طبعا بارها همین کار رو در مورد هلاکویی هم انجام دادم اما خیلی از اوقات وقتی گوش دادن به حرف‌های هلاکویی رو به کسی پیشنهاد می‌کنم با جواب‌هایی مثل "هلاکویی که چهارتا زن داره" مواجه می‌شم. در اینجا می‌خوام از سه سطح به این بحث نگاه کنم:
سطح اول - اولین چیز اینه که اکثر این حرف‌ها دروغه. بارها چیزهای شبیه به اون هم گفته و بعدا رد شده. مثلا یک بار تو یکی از برنامه‌ها، فرامرز فروزنده همین سوال چندتا زن رو از هلاکویی پرسید و اون (بعد از کمی ناراحت شدن که یعنی تو به زندگی شخصی من چیکار داری) جواب داد که دو بار در سنین جوانی ازدواج کرده و جدا شده و بعد از اون دیگه ازدواجی نداشته. البته در آمریکا سایت‌هایی هم هستند که تمام اطلاعات ازدواج و طلاق افراد رو می‌شه ازشون گرفت. زمانی، این شایعه پخش شد که هلاویی دکتر نیست تا اینکه تز دکترای هلاکویی رو شخصی روی اینترنت پیدا کرد و منتشر کرد. یا زمانی گفتند که هلاکویی اجازه کار روانشناسی نداره که بعد با پیدا شدن اجازه کار روی سایت روان‌شناسان آمریکا بحث بسته شد. گاهی میگن هلاکویی یهودی یا مسیحی یا کمونیست هست (من همه‌ی اینها رو شنیدم!) اما هلاکویی بارها در مورد رد این بسته‌های ایدئولوژی حرف زده یا مثلا هر وقت که می‌خواد ماجرا رو از اول توضیح بده از عبارت "خدا یا طبیعت که انسان رو خلق کرد…" استفاده می‌کنه که به وضوح این بحث رو روشن می‌کنه؛ چون یه یهودی یا مسیحی هرگز طبیعت رو کاره‌ای نمی‌دونه و معتقده همه چیز صرفا از خدا می‌آد. خلاصه اینقدر این شایعه‌ها پخش و رد شده که صفحه‌ی ویکی‌پدیای هلاکویی به یه مرجع واسه زندگیش تبدیل شده. جدیدترن شایعه اینه که تعداد زیادی دوست‌دختر داره! من نمی‌دونم یه آدم ۷۰ ساله دوست‌دختر به چه دردش می‌خوره اما به هر حال تونستن شایعه‌ای رو پیدا کنن که نشه به راحتی ردش کرد.
سطح دوم - اما کلا اینها چه اهمیتی داره؟ فرضا که همه این حرف‌ها درست باشه چه فرقی برای ما داره؟! شخصی داره یه بحث روان‌شناسی رو مطرح می‌کنه و جواب ما بهش اینه که چندتا زن داری؟! حرف‌های هلاکویی از خودش نمی‌آد و بیش از ۹۰٪ اون، چیزهایی هست که تو هر کتاب روان‌شناسی پیدا می‌شه یا وقتی پیش هر روان‌شناسی برید یا در هر کلاس روان‌شناسی شرکت کنید همین حرف‌ها رو تحویل می‌گیرید. چون علم وابسته به شخص نیست. قوانین نیوتن ۳تاست، چه مش حسن بگه چه پروفسور هاوکینگ! علم رو جامعه‌ی علمی تبیین می‌کنه نه تولید کننده یا توزیع کننده‌ی علم. دوستانی که تو محیط آکادمیک هستند با این موضوع آشناترن که یه مقاله‌ی علمی چطور تولید و توزیع می‌شه. وقتی شما یه مقاله‌ی علمی رو می‌گیرید که بخونید، این سوال که نویسنده‌ی مقاله چندتا زن داره واقعا خنده داره! یا اگر یه محقق به این نتیجه رسید که فلان نوع سیمان از نوع دیگه بهتره و نتیجه این تحقیقات رو منتشر کرد، هیچ کس از جامعه‌ی علمی این سوال رو که "شما خودت تو خونت چه سیمانی استفاده کردی؟" رو مطرح نمی‌کنه! حتی وقتی کسی نظر شخصیش رو در مورد موضوعی می‌ده، من برای بررسی درستی این نظر، به این موضوع نگاه نمی‌کنم که آیا اون شخص، اون نظر رو در زندگی خودش اجرا کرده یا نه! بلکه به عقل خودم مراجعه می‌کنم تا ببینم آیا این نظر با مجموعه‌ی دیگر اطلاعاتی که من دارم یا می‌تونم به دست بیارم تطابق داره یا نه. نمی‌خوام اینجا وارد این بحث بشم که اساسا زندگی جنسی افراد و کاری که تو اتاق خواب می‌کنن به ما هیچ ربطی نداره. (چه در مورد افرادی که زیاد یا کم سکس دارن یا افرادی که همجنس‌گرا هستن)
سطح سوم - اساسا چرا ما همچین موضوعی رو مطرح می‌کنیم؟ به نظر می‌آد که تو فرهنگ بت‌پرستی ایرانی، آدمی خوبه که بشه پرستیدش. آگه کسی خوبه، حتما یا خداست یا پیامبر یا امام یا معصوم. به هر حال از هر عیب و نقصی عاری‌ست و ما می‌تونیم بدون مراجعه به عقل خودمون، صرفا ازش تقلید کنیم. مثلا اگر بخواهیم ثابت کنیم که گفته‌ای از فردی درست هست یا نه، باید ببینیم آیا اون فرد واقعا هیچ عیب و ایراد دیگه‌ای داره یا نه؟! چون در این سیستم تصمیم‌گیری، آدم‌ها یا خوبن یا بد و اگه خوبن دیگه همه چیزشون خوبه و اگه بدن دیگه همه چیزشون بده. اگه شاعر مورد علاقه ما در مورد ورزش هم نظر داد (مثل نظر شاملو در مورد وزنه‌برداری) پس اون نظر هم قطعا درسته و اگه سیاست‌مدار مورد نفرت ما گفت قوانین نیوتن ۳تاست حتما اشتباه می‌کنه چون اساسا آدم بدیه! تحت تاثیر چنین دیدگاهی هست که وقتی ما از کلام گوینده خوشمون نمی‌آد به جای اینکه اوم کلام رو نقد کنیم، به گوینده حمله می‌کنیم و می‌گیم "این یارو با این دماغ گندش اومده در مورد روان‌شناسی حرف می‌زنه! اول برو دماغت رو عمل کن بعد بیا تو تلویزیون!" و به خیال خودمون با این بحث و نقد عمیق، دیگه هم اون شخص و هم اون کلام رو کاملا خنثی کردیم و باطل بودنش رو اثبات کردیم!
به نظرم اگر کسی به ما گفت: "شخص ایکس می‌گه فلان چیز درسته" جواب، این نیست که "شخص ایکس کیه" بلکه جواب اینه که "من چطور می‌تونم درستی این حرف رو تایید یا رد کنم".

::samic::

نوشته شده در مرداد 94

مطالب گذشته