مشکل ارمیا نیست


من فکر می‌کنم برنده شدن ارمیا تو آکادمی گوگوش یکی از تضادهای ایرانی رو نشون میده. به نظر من واقعا ارمیا از نظر خوانندگی مشکل داره. از نفس کشیدن‌هاش توی میکروفن تا اینکه صداش قدرت و اوج نداره. فقط یه مقایسه ساده با برنده‌های دوره‌های قبل به راحتی فاصله زیادشون با ارمیا رو نشون میده. اما چرا برنده شد با اینکه مثلاً مجید صدا و تکنیک بهتری داشت؟
ماجرای تضاد، اینه که خیلی از ایرانی‌ها ناخواسته مذهبی‌ان! ناخودآگاه دختری که حجاب داره، پوشیده‌اس و جلف بازی و ورجه وورجه نمی‌کنه رو بیشتر میپسندن. دختر باید سنگین باشه، خودش رو جم و جور کنه و اصلاً مادر باشه! این یه طرف ماجراست. اما طرف دیگه‌ای که تضاد رو میسازه، میل به آزادی تو این آدمهاست. میل به ورود به جامعه، رفتن به جاهای بزرگ، خوندن و مثل همه دنیا بودن. این تضاد دردناکیه.
من وقتی ارمیا رو میبینم، زنها و دخترانی تو ذهنم میاد که زیر محدودیت‌های زیاد جامعه ما (نه فقط حجاب) گیر کردن و حس میکنن که هیچ وقت این امکان رو نخواهند داشت که به راحتی وارد جامعه بشن، تو یه مسابقه محبوب شرکت کنن، مطرح بشن و جلوی آدمها (به خصوص مردها) بخونن. و ارمیا برای این آدمها مثل قهرمانی میمونه که با اینکه به نظر میاد مشکلاتی شبیه به اونها داشته اما به آرزوهای اونها رسیده. این البته یه تضاد نیست!
تضاد اونجاست که ریشه همون محدودیت‌ها رو نبینی و قهرمانت رو اشتباه انتخاب کنی. این یه دروغه که با محدودیت هم میشه موفق بود. تا قفس رو نشکنی نمیتونی پرواز کنی.

::samic::

نوشته شده در فروردین 92

مطالب گذشته