سمیک کیست؟


پیش از این در مورد اینکه سمیک چیست، نوشته بودم. حالا می‌خواهم بگویم سمیک کیست!
سمیک، نام شخصیت ایده‌آل من است! و چون دقیقا (بر حسب اتفاق!) همان ویژگی‌های مورد نظر مرا دارد، در واقع اسم او را برای خودم انتخاب کرده‌ام! بگذارید این شخصیت را رسم کنم:
برای بررسی شخصیت سمیک، ابتدا باید دو بخش فردی و اجتماعی را از یکدیگر تفکیک کرد. بخش اجتماعی به دو زیرمجموعه‌ی نداشتن ضرر و داشتن سود تقسیم می‌شود که این دو، با تعاریف آزادی و انسان‌دوستی مشخص می‌شوند. اما در بخش فردی، اصل، بر تقدم خود به همه چیز استوار است البته تا جایی که با بخش اجتماعی در تضاد قرار نگیرد.
برای تشریح بخش فردی، سمیک، در هر وجهی، از دو منظر تحلیلی و عملی، دارای توانایی است. برای مثال از منظر تحلیلی در یک موضوع، کاملا آگاه و مسلط است و می‌تواند یک منتقد یا تحلیل‌گر باشد. با دید علمی و عملی به آن نگاه کند، بررسی کند و نظر بدهد. اما در همان موضوع از منظر عملی، می‌تواند به خلق دست بزند و ایده‌ها را واقعی کند. اصولا در هر وجهی می‌توان این دو منظر را در نظر گرفت.
مهم‌ترین وجه سمیک، مغز و تفکر است. او می‌تواند یک متفکر یا یک فیلسوف باشد. حتی روایت و تفسیر خود را از جهان ارائه بدهد. مسلما پیرو نیست اما می‌تواند مرجع باشد و حتی ایدئولوژی تدوین کند. او در هر زیرمجموعه‌ای از فکر، دارای توانایی است. فرضا می‌تواند در عرصه‌های مختلفی از علم حضور داشته باشد. یعنی بر حسب نیاز یا علاقه می‌تواند به مقادیر مختلف در هر علمی وارد شود. در اثر این نگاه علمی، او را می‌توان در عرصه‌های مختلفی دید. برای مثال، قطعا در زمینه‌ی سیاست وارد می‌شود و در آن، دارای هدف، راه و برنامه است. حتی می‌تواند یک سیاستمدار باشد. همینطور در زمینه بحث، تواناست. البته اساسا سخنور است. او مطالعات گسترده‌ای دارد و البته می‌تواند دارای تالیفاتی هم باشد. هوشمند است و در یک کلام در هر جایی که تفکری وجود داشته باشد، او هم می‌تواند وارد شود.
این نگاه عقلی، هر وجه دیگری از او را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد اما جای احساس را تنگ نخواهد کرد. در واقع او با عقل تصمیم می‌گیرد و زندگی می‌کند اما از احساس لذت می‌برد و در جای خود از آن استفاده می‌کند. و بر همین اساس هنرمند است. او در همه‌ی رشته‌های هنر می‌تواند حتی دو منظر تحلیلی و عملی خود را حفظ کند. اصولا هنر، یکی از وجوه اصلی زندگی او را تشکیل می‌دهد. این وجوه اما گاهی نامتشابه هستند. یعنی مثلا او در زمینه‌ی ورزش هم می‌تواند دو منظر فوق را رعایت کند. به دلیل نوع نگاه و همین طور تنوع‌طلبی، در رشته‌های مختلف وارد می‌شود و به ورزش از دید ورزیدن، توانایی و سرگرمی نگاه می‌کند. دامنه‌ی این وجه می‌تواند از مثلا شطرنج تا اسکی گسترده باشد!
سمیک روابط اجتماعی خوبی دارد. شبکه دوستان قوی و آشنایان بسیار، باعث ارتباط او با افراد زیادی می‌شود. به نو‌آوری و هر چیز جدیدی علاقه دارد اما این نگاه، باعث نمی‌شود که زیبایی یا سود غیر آن را نادیده بگیرد. به دنبال پول نیست اما از آن به قدر نیاز استفاده می‌کند و ویژگی‌های دیگر. در مجموع در پی هر آنچه خوب و نیکوست با تعریف چیزی که حداکثر سود و حداقل زیان را برای انسان‌ها دارد، خواهد رفت.
در یک کلام، آنچه خوبان همه دارند، سمیک یکجا دارد.

پ.ن1 من دوست دارم سمیک باشم!
پ.ن2 از اینکه مرا به اسم سمیک صدا بزنند، خوشحال می‌شوم.
پ.ن3 اینقدر لجباز نباشید!!

::samic::

نوشته شده در اردیبهشت 87

مطالب گذشته